۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

من يك ايراني ، نه با كشوري سر جنگ دارم نه كشور گشائي ، نه جهاد در راه خدا براي مسلمان كردن كفار

در پي اظهارات فرمانده سپاه كه:دست ايران روي ماشه است ، من ايراني اعلام مي كنم كه، نه با كشوري سر جنگ دارم نه كشور گشائي و نه جهاد در راه خدا براي مسلمان كردن كفار . من ايرانم را دوست دارم و مي خواهم كه ايران در دنيا از لحاظ تكنولوژي ،كشاورزي ،دام پروري ،راه و جاده ،هواو فضا ،درآمد سرانه مردم ،وضع اقتصادي و رفاه زندگي مردم ،اوضاع بهداشتي روستاها ، تحصيل زنان و دختران كم درآمد ،امنيت جاني ،مالي ،شغلي ، آينده فرزندان ،و.... سر بلند در دنيا باشد، نه اينكه از لحاظ موشك هاي دور برد كه هر روز به رخ جهانيان مي كشند و خود مي دانند كه پرتاب يك راكت هم چه به سر ايران مي آورد ..   
من  ،ايراني سر بلند مي خواهم نه قداره كش

۱۳۹۰ خرداد ۳۰, دوشنبه

حاكميتي كه خود تجاوز و تعرض مي كند ،نهادينه شدن آنرا در جامعه تكثر مي دهد


هر روز يك خبر از تجاوز به نواميس ،يك خبر از تعرض به حريم خصوصي  ،يكي به بهانه اختلاف خانوادگي با شوهرش يكي به بهانه  فشار جنسي و عدم كنترل ،يكي به دليل بد حجابي مفعول ،يكي به دليل تحريك از شبكه هاي ماهواره اي ،يكي به دليل عدم تربيت خانواده ،يكي به دليل مسئله امنيتي ، يكي به دليل....
تجاوز وتعرض به حريم خصوصي فرد يك مسئله اي است كه از طرف حكومت هنگامي كه نهادينه بشود و در جامعه تكذيب شود و باز در حاكميت تكرارشود بعد باز هم در جامعه تكذيب شود بصورت مخفي در جامعه نيز تكثر مي يابد زيرا جامعه فهميده است كه اينبار براي حفظ آبروي حاكميت از طرف حكومت تكذيب ميشود ،پس با خيال راحت عمل خود را انجام مي دهد.
 هنگامي كه بيان شد كه در زندان ها تجاوز صورت مي گيرد جامعه آنرا بصورت كامل نپذيرفت و براي خود توجيه ديني آورد كه در اسلام براي اينكه دختري اعدام شود بايد باكره نباشد و باز تجاوز در دستگاه هاي دولتي بيان شد و جامعه اينبار نيز آنرا بدون سند خواند ،ويا در دانشگاه ها توسط استادان متدين و مومن  تجاوز انجام شد جامعه آنرا بصورت سطحي گذراند وبه تقصير مفعول تجاوز انداخت و مثال هاي متنوع ديگري كه جامعه آنرا به صورت سر سري گذراند ولي كار به جائي ميرسد كه جامعه تجاوز مي كند و حاكميت تكذيب يا سطحي مي نگرد زيرا جامعه  فهميده است كه خود حاكميت اين امر را در جامعه شيوه داده است و اگر بخواهد كه جلوي اين مسئله بايستد خود يكي از مجرمان تجاوز به عنف است پس بصورت سرسري از موضوع عقب مي نشيند يا با اخبار ضد و نقيض سعي در كم رنگ كردن اين عمل مي كند و در نهايت امر آنرا به گردن مفعول يا اطرافيان او مي اندازد  ،زيرا خود به درستي مي داند كه اين ثمره عمل خود است كه طي ساليان انجام مي داده است.
جامعه يك تفكر اشتباهي دارد و آن اينكه مصيبت را براي خود نمي بيند و هميشه به خيال خود مصون از اين واقعه است ولي  دريغا كه آن كسي كه در زندانها ،در دانشگاه ها ، در باغها ،در مزارع گندم ،در خانه روحاني شهر ،ودر هر جاي ايران مورد تجاوز قرار مي گيرد ناموس ماست فقط نام خانوادگي ما را ندارد 
شايد روزي كه جامعه بصورت متحد از حاكميت بازخواست داشته باشد نسبت به تجاوز يكي از ماموران به يك زن ،آنگاه روزي است كه جامعه بايد بازخواست شود كه چرا؟ 

۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

رسوایی پروژه سفارشی پايان نامه در برابر میلیونها بیننده تلویزیوني

   
جیرانی و فراستی گفتند:نتیجه پایان‌نامه علیه نظام و امنیت ملی است، این چه وزارت اطلاعاتی در فیلم است كه در حوادث پس از انتخابات مدیرانش همیشه در حال دعوا با یكدیگرند و تنها مدیر مثبت اطلاعاتی هم فردی نافرمان و تحت تعقیب سیستم امنیتی است و یا این همه كشته در تهران تبلیغ خوبی برای نظام نیست.كلاهداری گفت: تصویری كه ما از یك مدیر وزارت اطلاعات ارائه دادیم، فداكارانه ترین تصویر ممكن است و از این مثبت تر نمی‌شد كار كرد!
در حالی كه همه چیز آماده شده بود تا سفارشی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، از پرتگاه شكست مفتضحانه نجات پیدا كند، ناشی‌گری و فشار بیش از حد باعث شد تا میلیونها بیننده برنامه زنده "هفت" شاهد رسوایی تمام عیار این فیلم باشند.
به گزارش سرویس فرهنگی هنری «آینده»، شب گذشته در برنامه زنده هفت، پس از یك هفته بسیج همه عوامل برای جلوگیری از شكست فیلم پایان نامه با تغییر آیتم های هفت و جلو كشیدن بخش نقد فیلم، تهیه كننده و كارگردان پایان نامه به برنامه مذكور دعوت شدند.


این درحالی بود كه از یك هفته قبل تلاشهای گسترده ای برای جلوگیری از شكست مطلق این فیلم آغاز شده بود و علاوه بر توزیع ده ها هزار بلیط نیم بها در سطح شهر تهران، استفاده از گروهی تماشاگران حرفه ای برای پركردن برخی سالنهای حساس و ارسال پیامكی با این مضمون كه "آقازاده ها می خواهند جلوی فروش پایان نامه را بگیرند"  برنامه‌ریزی گسترده جریان حامی این فیلم برای جلوگیری از شكست مطلق آن بود.
با اقدامات صورت گرفته در حالی كه قرار بود پایان‌نامه به دلیل عدم فروش كافی از گروه درجه یك سینماهای تهران جابجا شده و جای خود را به فیلم دیگری بدهد، اما با محاسبات خاصی كه فقط از عهده معاونت سینمایی كه اتفاقا برادر تهیه كننده فیلم است بر می آید، اعلام شد پایان نامه كه بخش عمده بینندگان خود را از طریق توزیع بلیطهای نیم بها و افتخاری جذب كرده است، با 15 میلیون تومان فروش هنوز باید در بهترین گروه سینماهای تهران باقی بماند.

با آغاز برنامه هفت مشخص گردید فریدون جیرانی و مسعود فراستی كه تا به حال بارها بزرگان سینمای ایران را در این برنامه مورد طعنه و كنایه قرار داده‌اند، در پشت صحنه برنامه و قبل از آغاز آن، احتمالا شاهد صحنه هایی در ژانر سینمای وحشت بوده اند؛ چرا كه برخلاف سابقه این برنامه كه همیشه به میهمانان خود اعلام می كرد وقت تمام شده است، فراستی و جیرانی مرتب از كلاهداری و شمقدری خواهش و در ادامه برنامه التماس می كردند كه اگر حرفی دارند، بیان كنند. این خواهشها به قدری زننده شد كه شمقدری به جیرانی گفت: بیننده های شما از این فرصت دادنها به ما برداشت بدی می كنند.
حامد كلاهداری، بازیگر نقشهای حاشیه ای مجموعه های تلویزیونی كه یك شبه به مدد پیوند خوردن به بعضی از افراد به كارگردان نورچشمی تبدیل و 600 میلیون تومان ناقابل نتیجه اولین تجربه كارآموزی ایشان در شكلات داغ به عنوان كارگردان طرح گردید، در این برنامه با وجود تمامی الطاف غیرمعمول جیرانی و فراستی به فیلمش، از موضع بالا با وی صحبت كرد. این اظهارات و تسلط این كارگردان نورچشمی به فیلم خود به حدی بود كه حتی شخصیتهای فیلم خود را با هم اشتباه می گرفت و تعداد افراد كشته شده در فیلمش را نیز درست نمی دانشت  و بعضی اوقات از سه و  سپس از 5 كشته استفاده كرد كه خوشبختانه شمقدری به كمك او امد.

جالب‌ترین جای برنامه آنجا بود كه پس از حدود یك ساعت دفاع شمقدری و كلاهداری از فیلمنامه فیلم كه حتی مورد اعتراض تماشاچی های گزینشی نشان داده شده هفت قرار گرفته بود، شمقدری عنوان كرد قراربوده فیلنمامه بازنویسی شود و فردی كه قرارداد این كار را بسته بود، دو روز قبل از كلید خوردن فیلم به ما اطلاع داد كه به دلیل فشارهای خاص این كار را نمی كند.
فیلم مذكور كه برآورد می شود هزینه باورنكردنی ای از بودجه برادران ارزشی صرف تهیه آن شده باشد و هم اكنون نیز صدها میلیون تومان صرف تبلیغات آن می شود كه به تعبیر كارگردان آن، قیمت یك پژو پرشیا جایزه تماشاگران تنها هزینه یك نصفه تیزر فیلم است، با بحران كمبود شدید مخاطب مواجه شده است.
شمقدری كه در این برنامه از سوی فراستی رییس جان خطاب شد، اظهار كرد من رییس نیستم و فراستی در پاسخ گفت: بله شما برادر آقای رییس هستی. او از فشارهای شدید به پایان نامه از سوی یك جریان بدون پشتوانه مردمی گفت، به نحوی كه سه روز بعد از كلید خوردن فیلم، برخی عوامل ان حاضر به همكاری نبودند و اكنون هنرپیشه های فیلم با مشكل جدی مواجه شده اند.
در بخش دیگری از برنامه، جیرانی و فراستی گفتند:برفرض هم پایان نامه با هدف حمایت از نظام ساخته شده باشد، اما نتیجه آن علیه نظام و امنیت ملی است، این چه وزارت اطلاعاتی در فیلم است كه در حوادث پس از انتخابات مدیران آن همیشه در حال دعوا با یكدیگر هستند  و تنها مدیر مثبت اطلاعاتی هم فردی نافرمان و تحت تعقیب سیستم امنیتی است و یا این همه كشته در تهران تبلیغ خوبی برای نظام نیست.

كلاهداری در پاسخ گفت: تصویری كه ما از یك مدیر وزارت اطلاعات ارائه دادیم، فداكارانه ترین تصویر ممكن است و از این مثبت تر نمی شد كار كرد.
فراستی در اعتراض به دیالوگهای فیلم گفت :این چه حرف بی اساسی است كه "امنیت ملی یعنی این 4دانشجو؟" كه كارگردان فیلم به وی گفت: این دیالوگ را جدی نگیرید.
شمقدری در ادامه گفت: این فیلم در راستای حماسه 9دی و ولایت است و البته طرفداری از كسی نمی كند كه فراستی به او گفت؛ فیلم باید حرفش رابزند نه اینكه شما همراه فیلم راه بیفتید و مقصود فیلم را بگویید.
هر بار كه كلاهداری  و شمقدری با انتقادی مواجه می شدند، با ارجاع به استقبال عالی و همذات پنداری تماشاگران با فیلم به دفاع از خود می پرداختند. اما جیرانی كه از این شیوه جواب دادن خسته شده بود، گفت: این چه طرز استدلال كردن است كه همه چیز را به تماشاگران نامعلوم ارجاع می دهید؟
برنامه دیشب هفت نمونه منحصر به فردی از انواع واقسام حمایتهای خاص از یك فیلم سفارشی بود كه هرچه حمایتها افزوده گردید، ابعاد شكست آن در جذب مخاطب گسترش یافت. 
منبع : سايت آينده 

۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

افكار عمومي جهان امروز باز نگريستند كه هنوز جنبش سبز مردم ايران زنده است

   جنبش سبز ،امروز ثابت كرد كه هنوز نقش تعيين كننده اي در ايران دارد زيرا با گذشت دو سال از كودتا انتخاباتي و ضرب و شتم نيروهاي امنيتي و زندان و رعب در جامعه و اين خفقان اطلاعاتي  باز بر سر هدف خود كه آزادي و دموكراسي و يك جامعه مدني مانند بيشتر جوامع دموكراتيك جهان است پايبند مي باشد اين نويد يك فصلي تازه در افكار عمومي جهانيان دارد كه هنوز جنبش سبز ايران زنده است و از بين نرفته و نمي رود تا به اهداف خود برسد. امروز پس از مدتی طولانی یک بار دیگرجهانيان شاهد حضور پر رنگ مردم در صحنه اعتراض به حاكميت بودند .حضوری که شاید کمتر کسی انتظارش را داشت. 
آيا اكنون نوبت آن نرسيده است كه جامعه جهاني با نمايندگان اين جنبش كه با يك راي گيري و انتخابات  سالم در فضاي مجازي ايران تعيين مي شوند وارد عمل و گفتگو شوند ،نمايندگاني كه از طريق تائيد مردم ايران اعلام مي شوند ، نمايندگاني كه هم براي جهانيان شناخته شده باشند هم در ايران مورد تائيد مردم قرار بگيرند ،مانند شخصيت هاي سياسي ،اقتصادي ،حقوق بشر ،وكلا قضائي،و... كه تعدادشان هم در خارج از كشور كم نيست و فقط نياز به تائيده مردم براي دفاع از اهدافشان را دارند كه آن هم با يك رفراندم اينترنتي انجام مي شود.
جامعه جهاني بايد اين را بداند كه در آينده نه چندان دور بايد با  اعضا جنبش سبز مذاكره داشته باشد نه با حاكميت فعلي 

 

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه